1-بعضی وقتها بعضی حرفها راه را نشان می دهد وراه را باز می کند اما اگر بخواهی زیادی بر آن تاکید کنی خودش یک مشکل می شود.مشکل از این بابت که به راهنما توجه بیشتری کردیم تا راه .
چند مطلب بر دلم نشسته تا آنها را برایتان باز گو کنم وخدا پدر این قلم را بیامرزد که این فرصت را می دهد که مطلب از دل بر جایی دیگر نشیند .
در زندگی برای بعضی از لحظه های کوچک حرکت بر مبنای فایده مندی را رعایت کنیم که سودی عظیم می بریم . حرکت برمبنای فایده مندی مصداق های زیادی دارد آنچه که شما را دودل و معطل و سرگردان می کند جایی است که حرکت بر مبنای فایده مندی به شما کمک می کند .شما نمی توانید در تمام لحظه ها این قاعده را رعایت کنید چون لحظه ها برای گم شدن در خدا ساخته شده اند نه برای حرکت بر مبنای فایده مندی .
2-شریعت موضوعی است که دینداران را به خود مشغول داشته است ..آنچه مسلم است موضوعات همیشه محکم و واضح نیست ، گاه در این راه رفتارها متفاوت است .شریعت مجموعه ای از احکام است که پیامبر در مقام لایقفی بدان رسیده است ،ما نمی خواهیم بگوییم مقام لایقفی چیست . می گوییم ما یک حکم داریم که بایست پیاده شود وپیاده شدن به رستگاری کمک می کند واین حکم مال خداست .اجرای این احکام نیاز به تشخیص دارد .منظور من از تشخیص این است که خداوند نمی خواهد ما فدای احکام شویم .نگرش همه جانبه لازم است .میزان توانایی برای اجرا لازم است .هدف پرورش جان است ورسیدن به طهارت وصفای جان .