وقتی کاری را به اعتدال انجام
دهی به انزجار کشیده نمی شود ورعایت اعتدال یک اصل است.
هواداری فوتبال را از 2جنبه می توان بررسی نمود.
1-هواداران احساسی که به لحظات کوتاه مدت در مسابقه توجه دارند بدون نتیجه گیری از آنچه رخ می دهدو وبه دلیل خاصی طرفدار یک تیم هستند.
2-هوادارانی که علاوه بر احساسات به نتیجه گیری درباره روند حوادث می پردازند وپیش بینی می کنند تیم شان امسال چه نتایجی را می گیرد.
در نوع دوم این یک تمرین فکر کردن است به طوری که شخص می فهمد در قضاوتهایش کجا اشتباه نموده وکجا بدون علم گمان کرده و
تجربه شکست ها وپیروزی ها ونحوه کنترل اعصاب خود در این شرایط و...
فوتبال وهواداری موضوعی است که در جامعه مثل آب کنار سفره شده است واوقات فراغت جوانان را پر نموده است به نظر نگارنده یک هوادار در کناره لدتهایی که از این ورزش مهیج بهره مند می شود بایست سعی کند تا تمرین قضاوت واستدلال را بکنند ومواردی از این قبیل
تخلیه هیجانات درونی هم در ورزشگاه هابه شکل مطلوب یکی دیگر از این موارد است
.
تجربه گروه را داشتن و تصمیم گروهی گرفتن وبه این نتیجه رسدن که مانیازمند اتحاد وپرهیزاز حاشیه و دوستی و رفاقتیم تا به سرمنزل مقصود برسیم والا شکست پایان کار ماست .مصادیق عبرت در این صحنه بسیار است .
بایست دراین زمینه بدانیم که فوتبال به یک اصل نبایست در زندگی تبدیل شود بلکه جایی است برای بازیگوشی های اندک ومجاز مان می باشد .تا روح تنوع را تجربه کند.