سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 29
کل بازدید : 487673
کل یادداشتها ها : 183
خبر مایه


< 1 2 3 4 >

در راه سلوک سالکانی وجود دارند که عمر خود را ضایع می کنند .مثلا یکی در خیال 20سال توقف می کند وبا آن می سازد یکی در راه مزاجش اجازه به او نمی دهد و خلاصه در تصفیه دل باز می ماند .لذا دانش نظری سلوک کمک راه سالک است و اینکه خویشتن را تفویض به حق کن که بهتر از او نمی یابی یکی از بیماریهایی که در سلوک بعضی بدان مبتلا می شوند مالیخولیاست .

روزی مرغان همه جمع آمدند تا برای خودپادشاهی برگزینند  اما  نمی دانستند که چه کسی لایق این پادشاهی است به خاطر همین تلاش آنان برای یافتن پادشاه بی ثمر می ماند تا این که روزی هدهد آمد و به آنها گفت که من پادشاهی را می شناسم که از همه برتر و بهتر است پادشاهی که نامش سیمرغ است  اما برای رسیدن به این پادشاه باید راه طولانی را طی کنید

مرغان پس از مدتی صحبت با  هدهد  پذیرفتند و گفتند :

اینک برای طی کردن این راه باید برای خود رهبری برگزینیم تا ما را در این راه طولانی همراهی  و راهنمایی کند

پس برای انتخاب رهبر قرعه کشی کردند

قرعه به نام هدهد افتاد  بنابراین جمیع مرغان پذیرفتند که با رهبری هد هد راه را برای رسیدن به سیمرغ  (پادشاه اصلی ) آغاز کنند قسمتی از داستان عطار آمد تا موضوع را بیشتر روشن کند باقی آن را خود دنبال کنید

ره عشق است و نیش ونوش دارد هزاران گردنه در پیش دارد      کجا ره می برد در بزم خوبان هر آنکو نفس بد اندیش دارد

لذا از شریعه الهی تعداد اندکی می توانند میل کنند نوش جان شان باد.


  

برای توسعه اندیشه های خودم مینویسم چون بعد مدتی اندیشه ها فراموش می شوند یا ادامه پیدانمی کنند تا کمال یابند و اینکه یادگاری بعد ما باشد .

و سیر حرکتم رادر توضیحی که در خصوص آرشیو جدیدم می دهم می آورم باشد که از چشمه دوست بهره ای ببریم انشاءالله.

درآرشیو سعی نمودم مطالبم را به عناوینی مانند :معرفت نفس ،اجتماعی ،ورزشی ،شخیت های معتبر ،دعا حسابرسی واشارات وتنبیهات طبقه بندی کنم .در معرفت نفس سعی شده قوای نفسانی ازقبیل شناخت و کارکرد آنها و مسایل مربوط به آن بحث گردد.

در عنوان اجتماعی سعی شده در ارتباط با مسائلی که برای انسان حالت فرصت وتهدید را دارند مطرح شود به طور مثال آفات و تصورات اشتباه و پیامدهایی که حضور ما و اعمال ما دارند بررسی میگردد وانسانهای گوناگونی که در جامعه وجود دارند و ما هنوز آنها را تجربه نکردیم و گاهی به اشتباه همه را مانند خود می پنداریم .و اینکه بدانیم در این جو قدرت تغییر زیادی نداریم وکار ما حفظ خود و امر به معروف عملی است یعنی از خود اصلاح را شروع کنیم .و این خیلی مهم است که آگاهانه عمل کنیم وسعی کنیم اشتباه مان کمتر شود .

در قسمت ورزشی به فوتبال ایران و تحلیل آن می پردازیم و گوشه چشمی هم به تیم استقلال داریم .

در اشارات وتنبیهات به این می پردازیم که با توجه به شناخت خود در مسیر شما به تجربه های درونی می رسی که بعضی از آنها حکم یک اصل را پیدا می کند و کسی که اصول گرا باشد آنها را رعایت می کند تا برای موضوعاتی که دوباره رخ می دهد زحمت دوباره متحمل نشود واین کار به انسان نیرو می دهد وپذیرفتن پند وعبرت یکی از نیروهای آدمی است که به کمک نفس می آید .

در قسمت شخصیتهای معتبر به دلیل اینکه انسانهای راه رفته کمک بسیاری به انسان می کنند تا از تجربیات آنها استفاده کنیم و حضور شان ویادشان برکت دارد وهزاران دلیل وجود دارد که آنها یاد شوند.

باتوجه به اینکه رشته تحصیلی و کار نگارنده در خصوص حسابرسی و حسابداری است بدین موضوع نیز پرداخته شده است 

 

 

 


  

در نهاد آدمی قوه ای است که کارش تصرف در قوه حافظه و قوه خیال است ومعانی و تصویرهای ذخیره شده را دم به دم حاضر می کند .و آدمی نیز دم به دم به دنبال آرام کردن و راضی کردن خود است .اما کار به جایی میرسد که با توجه به افزایش حیطه موضوع و فقر آدمی ،ناتوانی وعجز به سراغ آدمی می آید لذا اینجا بایست از خود فرار کرد که فرارکنید به سوی خدا

تا بتوانی روی آرامش راببینی که الا  بذکر الله تطمئن القلوب که کار را به اوبسپار چون همه چیز در حیطه کنترلی ما نیست و خداست که دارد خدایی می کند .هم واحد داشتن نیز به این ماجرا کمک می کند.

چون حسن عاقبت نه به رندی وزاهدی است     آن به که کار خود به عنایت رها کنیم

به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود       خیال باشد که این کار بی حواله بر آید


  

تجلیات او تکراری که نیست و عارفان هرلحظه عید دارند و اگز لحظه ای او توجه خود را بردارد کار تمام است و دل تو هم گنجایش این را دارد که خدا در آن بگنجد و به هر کجا که مینگری او را مینگری در لباسهای گوناگون ،او سلطان عشق را در دلت قرار می دهد تا از هر چه جز  خودش تورا پاک کند .

و توهم که دل را در عاشقی دایمی کردی وهرلحظه بی تابی می کنی تا در دل خانه کند که هر لحطه او رنگ و روی دیگری دارد که هزچند می کوشم از عشق در گذرم اما عشق پیش از من به منزل می شود . آب شدم وکنون آتش خواهم شد وقتی که آب روان تو در رگهایم جاری می شد هیچگاه فکر نمی کردم هوادار آتش گرفتن و سوختن باشم .باشد که این درد بکاهد که دوایش آتش است.


  
انسان،شیطان ،نقس،ملکات به معنی آنچه که در انسان نهادینه شده و  و دارایی انسان است وممکن است مطلوب نباشد و خواطر که بایست نفی گردد ودر روال زندگی بسیار است اینها نمی گذارند تا دل تصفیه یابد وکدورت بر دل باقی می ماند ضمنا سلامتی و اعتدال مزاج نیز ضرورت دارد.به شرط مراقبت و تصفیه دل وذکر وحضور و نفی خواطر و به قولی روانه شدن آب حیات در رگ ما سلطان عشق ظهور می کند و اسباب نفس وشیطان و ملکات و خواطر جمع می شود . این داستان ادامه می یابد نکته بعد این است که آنچه مشاهده می شود تکراری نیست وخداوند دایم دارد تجلی میکند بدون تکرار هرچند تو آن را ثابت پنداری توحید صمدی و به همراه عدم تکرار تجلی و بی قراری خدا درتجلی را در کنار عشق و نفس و شیطان و خواطر و ملکات وعادات داشته باش که در یک مجموعه بحث را بدانی وفهم کنی  و بصیرت یابی
  

سه مطلب اخیرم در خصوص عشق ،بهجت وشیطان بود .این سه مقوله حرف زیادی برای گفتن دارد و اینکه مطالبی که نوشته شده بسیار ناچیز بوده وشاید هم همین اندک بیشتر بایست پروریده شود. انسان بایست بداند که کودک کوچک نمی تواند مرغ بریان را هضم کند لذا بایست تغییراتش را به سمت تعالی آهسته آهسته بخواهد و عجله نکند شاید عشق گام بلندی بوده که در مطالبم آوردم واینکه نکات بسیاری برای این ماجراهاست یک صلوات و باور صلوات می تواند دل ناجور ما را بسازد .گاهی اوقات که ما تند می رویم سر گیجه میگیریم .

زیاد آب ببینیم نهال خراب می شود کمش حشک میشود .بیخودی لازمه قسمتی ازکار است گاهی اوقات بایست از دست خود فرار کرد .امام می فرمایند نبایست حود را مدبر امور خود بدانیم و خود را مالک بدانیم  تا بدان نور برسیم و اوامر الهی رلباشیم .رهایی از همه چیز گاهی خوش می گذرد. هزاران مطلب هست که خواهیم گفت اما مواظب معده کم حجم با شیم.


  

از کجا آن را کسب بکنیم که اگر نکنیم راه دشوار میشود.مگراین اهل دنیا می گذارند که به راحتی عاشق باشی و اگر هم عاشق باشیم چگونه بار عشق رابکشیم

 می خور که گر نیک بنگری حافظ  شیخ ومفتی ومحتسب همه تزویر می کنند

محبت دوران کودکی عشق است در محبت خودت ومحبت (میم با ضم)را در کنار هم داری . عاشقی بی خودی و بی راهی است در عشق او باید چون او شوی لذا بایست بی سوشوی

 

 

خداونددر سمت وسو نمی گنجدافسوس می خوریم که دوریم و نمیدانیم اما عشق تو نهال حیرت آمد که الهی حیرت مرا در خود روز به روز بیشتر کن که می رسی به حیرانی .

 حیران روی ساقی ام دارم هوای عاشقی  ای ساقی ما منتظریم شاید یک عده ندانند که در نظام آفرینش بین عاقل ومعقول اتحاد برقرار می شود .گفت بین من و او زمانی است که در آن نه ملک مقربی است و نه .......


  

کسی که به سوی تعالی حرکت می کند مقداری از عقل نظری استفاده میکند چون هیولا وسعت در یافت دارد وبعد قدرت دارا شدن آنچه در یافت کرده را دارد .اما مهمتر شهود است

اینها در بعد عقل نظری است . بایست بیایی مشاهده کنی تا کار درک گردد لذا در عقل عملی بحث تخلیه پش می آید .

البته داستان اسرار ها دارد و راههای نا تمام دارد به قدر بزرگی خدا.

 شما چرا کار دنیا را از روی تنبلی انجام نمی دهی و میگویی دنیابا عرفان منافات دارد آنچه دل تو را سنگ می کند از آن بپرهیز.

 چرا اینقدر به زندگی مردم توجه میکنی که به مشکلات این توجه میرسی ،آقا چرا خود را غافل شده .اگر شهود را باشی همه چیز حل می شود امابایست در ست آمدوادامه داد.

کسی که در دل نور او را دارد از شیطان خلاصی داردو بهجت دارد این نور میتواند دایمی شود اگر دانسته بیایی.گفت اگرتو هدایت رابخواهی خدا هم میخواهد.تا حال نشده کسی بخواهد هدایت شود وخدا او را هدایت نکند.


  

شیطان  نگهبانی می دهد تا کسی به حضور سلطان بهره مند نباشد لذا یک قدم که بخواهی نزدیک شوی ممانعت می کند مگر اینکه خواست نزدیکی ،با شایستگی تو همراه باشد این شایستگی در اخلاص است یعنی بی غرض بودن و آمادگی توست ، که چه قدر پاسبان حرم دل بوده ای و این پاسبانی تو زمینه را فراهم می کند.

گاه خواست درست است اما قابلیت برای دیدار کم است استاد می گوید :شیطان عبد ساقط است مانند وهم که عقل سا قط است .

برای رسیدن به خدا شیطان نمی گذارد وبرای رسیدن به عقل وهم نمی گذارد.مگر اینکه انسانی معتدل مزاج باشی که ورود وخروجت با پاکیزگی همراه باشد

شیطان خوب است که هست و نمی گذارد با سلطان باشی مگر به محبت و پختگی و یا دلشکستگی که آه دارد.آتش در نیستان

چون حضور سلطان نگاهداریش دشوار است و بایست پشت در پختگی را کسب نمود و شیطان از آن حاضرانی بود که پخته نبودوبا خدا هم کلام بود و با خواست خود سقوط کرد وندانست که طرف مقابلش کیست که کوکش به رخ او بند است


  

رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.تانی از رحمان است و عجله از شیطان .اگر آدمی طهارت داشته باشد و مزاج معتدل داشته باشد هرچه که دلش امر کند درست است .در پس آینه طوطی صفتی بنهاشته اند که هر آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم . تا رسیدن به این نقطه زحمت لازم است و مراقبت.

طریق عشق پر آشوب وفتنه است  بیفتد آنکه در این راه با شتاب رود    بعد افتادن باز دوباره بایست رفت.

بایست تا سمت در یافت و انس با عالم قدس رفت .

کار صواب باده پرستی است  حافظ برخیزو عزم جزم به کار صواب کن


  
+ با سلام خدمت دوستان عزیز : درمورد معیارهای مهریه می خواستم نظرتون رو بدونم ،درمورد میزان مهریه ، نوع و نحوه پرداخت آن واگر شما بخواهید ازدواج کنید یا اطرافیان تان بخواهند ازدواج کنند از طرف دختر و پسر چه نظراتی درخصوص مهریه داشتید چه قدر دراین زمینه باید دنباله رو عرف بود و چه قدر باید عاقلانه و براساس توصیه های دینی عمل کرد ؟ اگر طرف شما نظر مخالف شما را داشت شما چگونه ان را تعدیل می کردید ؟




+ با سلام به رسم همه زائران عتبات عالیات از دوستان پارسی بلاگی خداحافظی می کنم هر پیامی که دوست دارید بگذارید اگه مطلبی بفرمائید که دراین سفر ازآن استفاده کنم ممنون میشم




+ سلام دوستان ، به نظر شما هوادار ها به تشویق فرهاد مجیدی ادامه بدهند یا نه ؟




+ در مورد طب سنتی هرچه می دانید بنویسید ؟


+ اگر در بحران قراربگیرید برای خروج از آن چه می کنید ؟ در بحران چطور می توان بهترین مدیریت را داشت ؟


+ گاهی وقتها برای رسیدن به یک موضوع یا مطلب و اثبات شما موضوع را تصور و تصدیق میکنید این کار منطقی است اما یک پله بالاتر شما مشاهده می کنید کشف می کنید می گویید تو را به تو شناختم اینجا بحث تصور وتصدیق نیست و آفتاب امد دلیل آفتاب گو می شویدکه بالاتر از یک یافته منطقی است و ارزش بیشتری دارد








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ