درایام با سعادت ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها به حدیثی کوتاه و پر محتوی برای تبرک بیان اکتفا میکنیم
" الجار ثم الدار"
اول حق همسایه سپس حق خانه
1- اول فبض مشترک با همسایه سپس خرج خانه
2- آیا تو که شکم سیری همسایه ات سیر است؟
3- آیا به همسایه ات قبل از خود دعا می کنی؟
4- تا به حال چند بار با پارک نادرست ماشین باعث معطل شدن همسایه شده ای؟
5- سر و صدای بی موقع؟
.....
ادب مرد به زدولت اوست .ادب نگاه داشت حد هرچیز است .در هر کاری برای بهتر ودرست انجام شدن آن نیاز به دانستن قواعد و روشهایی است و رعایت آنهاست.اغلب ما خیلی از آداب را نمی دانیم ویا به دلیل عجله کردن و غلبه عوامل نفسانی آداب را رعایت نمی کنیم .از جمله در غذا خوردن ،رانندگی ،صحبت ،مناظره ،دوست ،دشمن ،همسر ،خداوند ،زیارت وشاید بتوان گفت در این زمینه بسیار عقبیم ونیاز به آموزش عملی و نظری داریم .فقدان این موضوع ایجاد آفت و خرابی را در روابط و کارها را موجب می شود .قرآن می گوید چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن .علم به آداب هر کاری از امهات امور است .اهل بیت ادب هایی داشتند که در فکر ما هم نمی گنجد .میگوید امام در سر سفره با مادرش صبر می کرد تا مادر لقمه را بردارد و بعد او که مبادا لقمه ای که مادرش مدنظر دارد برداشته باشد .ما یکسری تعادل ها در درون خود بایست برقرار کنیم که عقل بر سایر نیروهای درونی سلطنت یابد .در بیرون هم چنین تعادلهایی بایست رعایت گردد .که سلامت حاصل گردد و این سلامت به تعدل درون کمک می کند . چه بسیار مشکلات بسیاری که به سبب عدم رعایت ادب و آداب گریبان گیر ما شده است .قانون مدنی برای رسیدن به این مقصود در جامعه تدوین می شود .
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله):
إنَّ الرِّفقَ لَمْ یُوضَعْ عَلَی شَیءٍ إلّا زانَهُ، وَلا نُزِعَ مِنْ شَیءٍ إلّا شانَهُ.
مدارا با هیچ چیز همراه نشد، مگر اینکه آن را آراست و از هیچ چیز برداشته نشد مگر اینکه آن را زشت ساخت.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
پیامبر (ص)می فرمایند:هرکه از مدارا بی نصیب باشد .از همه خوبی ها بی نصیب مانده است.
نیمی از ایمان در مداراست .آدمی در زندگی امروز در معرض تهمت ،غیبت،تهدید و تطمیع قرار می گیرد .در معرض دشمنی و حماقت .
از دیدگاه حلم ،فکر ،علم وذکر می توان با این پدیده ها رو در رو شد .
1-هرکس بر خدا توکل کند خداوند برای او بس است.
2-دور اندیشی وحلم آدمی را در این زمینه یاری میرساند.
3-اینکه این مسایل گاه فقط حرف است و اثر ندارد لذا نحوه برخورد مشخص می گردد.
مدارا یعنی عیب ندارد .موج های بسیاری بر سطح دریا حاصل می شود اما همه امواج حالت تخریبی ندارند.ومحو می شوند.
گر تو را چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
بلا بگردد و کام هزار ساله برآید
یکی از دلایل مدارا عدم تخصیص زمان به مسایل فرعی است .
دلیل دیگر این است که شما اصلا نیروی آنرا نداری که به چیزی جز مدارا فکر کنی. به حضرت گفتند چرا نمی جنگی : گفت کسانی که مطیع اند کم اند،که داستان به اینجا رسید که حضرت فهماندند که به این جماعت زیاد اگر بگویی داخل آتش شوید عده اندکی اطاعت می کنند و ولایت در آنها ضعیف است.
مدارا برای تعادل روحی نیز خوب است . مدارا بایست برمبنای عقل باشد.
عقل با هوای نفس متفاوت است باگمان متفاوت است عقل کار را تصحیح می کند .عقل ادراک کلیات می کند .
زندگی زنا شویی به دلیل نیازهای متفاوت آدمی شکل می گیرد وبه دلایل گوناگونی نیز به پایان می رسد.
هیچ لحظه ای در زندگی پیدا نمی شود که بخواهیم بگوییم شرایط ثابت می ماند .مرگ ناکهانی یکی از این مصادیق است .
چند نکته برای موفقیت در زندگی شرط است .
1-هر آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند.
2-هر آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند.
سوال ومجادله نشانه کم بودن دوستی است و همسران معمولا به این حاشیه کشیده می شوند هر قدر بتوان از این حاشیه دوری کرد موفقیت بیشتر است.
3-در روابط بایست احسان به جای توقع عدالت بنشیند
طرفین بایست به انسانیت فکر کنند
4-در لحظاتی که عصبانی می شوید مواظب حریم روابط بیشتر باشید.
5-دوست بدین سبب که راحت می رساند دوست است راحت برسانید.تا دوستی قوی گردد.
6-سعی کنید آنچه از شما صادر می شود از نفسانیات نشات نگیرد
7-با زور دوستی نکنید عاشق نبایست در شیوه عشق بازی مقدمه بچیند ونتیجه بگیرد بلکه این حقیقت عشق است که از قلب عاشق طلوع می کند به یکدیگر فرصت جوشیدن بدهید.
8-برای یکدیگر احترام و ادب قایل شوید.
9-از خواسته های همدیگر سعی کنید چند مورد را اجابت کنید همیشه با نه سر نکنید
10-ره عشق است ونیش ونوش دارد هزاران گردنه در پیش دارد
کجا ره می برد در بزم خوبان هر آنکو نفس بد اندیش دارد
در کتاب جنود عقل وجهل(امام خمینی ره) روایتی از امام صادق در این باب آمده است امام صادق می فرمایند عقل ولشکر او جهل ولشکر او را بشناسید تا هدایت شوید75لشکر برای عقل است و 75لشکر برای جهل است عقل به نور حق نسبت داده شده وجهل به دریای تاریک شور (بحر اجاج)از 25فصل این کتاب به فصل13 آن را که در باب فهم ازجنود عقل وحمق از جنود جهل است می پردازیم
خدا یاور مومنان است ایشان را از تاریکیها به روشنی می برد .(بقره/257)
و قرار دادیم بر دلهای ایشان پرده هایی را تا آن را فهم نکنند و گوش های ایشان را سنگین کرده ایم (اسرا/46)
مراد از فهم در یک نگاه به معنی صفای باطن برای ادراک روحانیات ،ممکن است باشدو حمق حالت کدورت و ظلمت نفس که موجب غباوت در ادراک حقایق روحانیه و مطالاب عرفانیه شود .
همانطور که در نوشته درک وحرکت آمد آدمی قوایی دارد که موجبات ادراک را فراهم می کند اگر آیینه ادراکی تنها روبه محسوسات ومادیات داشته باشد از معنویات و روحانیات باز می ماند .حال توجه در مرور عمر ادراک را حاصل می کند و انسان همان ادراکش می شود .و توجه اشتباه آدمی را از فهم محروم می کند . وممکن است انسان به جایی برسد که احمق شود .ویا... دل احمق در دهان اوست و زبان عاقل در دلش(امام علی علیه السلام) هرکسی استعداد آن را دارد که خود را اینجایی یا آنجایی کند.