مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 50
کل بازدید : 495566
کل یادداشتها ها : 183
خبر مایه


< << 6 7 8 >

 مسابقه پیامک برنامه دوشنبه شب 90 به این موضوع اختصاص داشت که مهم‌ترین اتفاق فوتبال در سال 90 چیست؟ حذف تیم‌های امید و سپاهان، حضور کی‌روش در فوتبال ایران، درگذشت ناصر حجازی، قهرمانی مجدد سپاهان در لیگ و کاهش سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا گزینه‌های مطرح شده بودند که در نهایت درگذشت ناصر حجازی با 55 درصد بیشترین آراء را به خود اختصاص داد. به همین دلیل این مطلب را به ایشان اختصاص دادم :

 همه نشسته بودند و مشغول تشویق ... شور وهیجان زیادی بر ورزشگاه حاکم بود هنوز نمی توانستیم دوری ناصرخان را تحمل کنیم که گفتند آمد ...دیدمش ناصر خان بود وقتی تماشاگران فهمیدند ناصر حجازی به همراه تیم آمده و آماده حضور در زمینه یکدست دستها برای حضور او به صدا درآمد قلبها تپشش بیشتر شد و صدا ها یکدست ترو رسا تر ...این عادت همیشگی انها بود سوت زده شد ... بلند گوی ورزشگاه گفت ....شماره یک ناصر حجازی ...

ما اشک های هواداران را در غم فراقش دیدیم ... ما تنهایی او را دیدیم ... ما بغض بر گلوی هوادارنش را که در دوری از او بر گلو دارند دیدیم ....ما ایمان در قلب او رادیدیم ... گفت حب الوطن من الایمان ... ما ازاو دور بودیم اما دیدیم که او صادق بود ...

تصویر


  

وقتی به مقوله اجتماع می رسیم پراکندگی موضوعی است که به حرکت اجتماعی آسیب می زند. لذا اجتماع نیاز به وحدت و استحکام دارد تا بهترین نتیجه ها را ازحضورش بگیرد . رسانه های مجازی دارای شئون اجتماعی هستند وکارکردی در راستا و اهمیت سایر رسانه ها دارند  یکی از محور های مهم این وحدت وجود ساختار ی است به نام  شورای مرکزی رسانه های مجازی ... وقتی این کانون توجه ایجاد شد که در حال شدن است به این می رسیم که ما در این نقطه چه باید بکنیم . کار ما چون با درک پیش می رود لذا ابتدا به آمار صحیح نیاز داریم تا به درک ما کمک کند این درک وقتی بهترین حالت خود را یافت نام استراتژی یا راهبرد برآن می نهیم میشه سند که قابلیت اصلاح دارد چون هیچ راهبردی بهترین نیست برای آنکه به مرور زمان تغییرات ما را به درک جدید می رساند . این درک چه زمانی قابلیت راهبرد راپیدا می کند ؟ وقتی هماهنگ کننده باشد وقتی متناسب باشد وقتی کنترل کننده باشد وقتی فرصت طلبانه باشد وقتی باشناخت از نقاط ضعف و قوت حاصل شده باشد وقتی ارزشهای اجتماعی را در بربگیرد ووقتی محیط را لحاظ کرده باشد و وقتی تهدیدات را شناخته باشد و وقتی بداند انحراف چه لایه هایی دارد ... موضوع این شورا ارتباط است ارتباط یعنی همه چی .. برای همه چی کارکردن اندیشه وهمت بالا می خواهد ... اندیشه را گفتیم که شد راهبرد و... حالا وقتی همه با هم جمع می شویم تا این شورا رابسازیم باید ببینیم چه ها می خواهیم تا بیانیه ماموریت و اساسنامه مان را به صورت اولیه بنویسیم و یک رابط باشم با شورای عالی... حالا به مجموعه می گوییم که در کجا هستیم و مجموعه به ما می گوید در کجا هستیم میگوییم چه می خواهیم و آنها می گویند چه می خواهیم و یگانگی جمعی ایجاد می شود تا اینجا حرف من تبلیغ من شد حرف در این خصوص بسیار است سال خوبی داشته باشید .


  

لحظه ها در حال گذر هستند یعنی حرکت داره انجام می شه پس گفت تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست وقتی دید داره یک چیزی از دستش میره اینو گفت ...  البته وقتی  بیشتر فهمید گفت پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند ... شهدا مانده اند زمان ما را با خود برده ... شهدا کجا مانده اند .. فی مقعد صدق ... شهدا نشسته اند  ... ما در این گذر از خودمان دور شدیم لذا جا ماندیم ... عجب گرامی است قلمی که با حرفش راه را به تو نشان میدهد ... مابه افسانه رسیدیم وقتی از خودمان دور شدیم و مظاهر دنیا می بایست ما را به او برساند اما از او دور کرد ...وقتی به دلت رسیدی در یک سکوت بعد از حضور و مراقبت ، بدون سعی ، دل صفا یافته را می بینی که سازندگی می کند حالا می فهمی شهدا کجا مانده اند این دل صاف چون شبنم تو را پاک می کند ... تو به حرم راه یافته ای ... واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند .... عند ربهم یرزقون را می بینی که چگونه می نوشاند ... اما تو که شهید نشده ای ... چرا برادر تووقتی شهید شدی که تیر ادبارها را خوردی تا شکار یکی بشی که همه اقبال است اما به روت نیاوردی و صبر جمیل کردی انگار تو روزه بودی تو داشتی جان دادنت را تحمل میکردی که این تحمل تو را شهید کرد و توشاهد حضور این لطف شدی و فهمیدی که دل تو به او راه دارد ...اما در این میان همه لطف از خدا بود و من چیزی نداشتم و تنها دستم خالی بود و به تیری که او زد نه نگفتم و پاش وایستادم تا دریک شب و سکوت او آمد... وتو توحید را دیدی که خداست دارد خدایی می کند ... اگر دقت کرده باشی امشب هم تو دعوت شدی تا به شکلی که نه تو میدانی و نه من او تو را بسازد ... گفت دیر می شود اما دروغ نمی شود ...


  

 

کتاب فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه کتابی است که بزرگداشت قدر آن برای مردمانی که بدون تصور تایید و تکذیب می کنند ناشناخته و برای اهلش دشوار است . این کتاب در راستای فصوص الحکم ابن عربی است کتابی که وی از پیامبر در رویای صادقه نگین های حکمت را عرضه میکند و عنوان این کتاب نیز از القائات سبوحی یکی از شاگردان علامه حسن زاده آملی می باشد که در مراقبت موفق بوده است . در این کتاب مطالبی است که فهم آن آینده کشور را تغییر می دهد ! چرا تغییر می دهد ؟ چون فهم آن منجر به ادراکی می شود که ادراک موجود را اصلاح میکند و به موجب رفع خطای ادراکی سبب تغییر می شود .مطالب در این کتاب بسیار است و شرح آن بیشتر . یکی از این مطالب موضوع مکانت ومنزلت رحم و صله رحم است که از اسم رحمان الهی مشتق می شود . به تصور عامه رحم مشمول انثی است لیکن این رحم مفهوم فراگیر تری دارد و طبیعت را نیز در برمیگیرد و اینجا نقطه ای از فهم است که سبب تحول می شود . وقتی طبیعت رحم شد مفهوم رحم انثی مصادیق کارکردی رحم طبیعت نیز میگردد .یعنی او انسان می سازد برای دنیا و طبیعت هم می سازد برای ابد . قطع رحم سبب عواقب آنی میگردد قطع رحم طبیعت نیز هم همینطور ! بنابراین در رحم انثی ما برای زندگی دنیوی ساخته می شویم وهر انحرافی سبب شکل گیری انسان ناقص الخلقه میشود ودر رحم طبیعت هم ما برای ابد ساخته می شویم با علم و عمل در این مهد . لذا با تبیین این مفهوم بنیادین به کشف انحرافاتی که  قطع رحم به همراه دار می رسیم ازجمله امروزه در عرصه پزشکی و تغذیه ما داریم به سوی قطع رحم طبیعت پیش می رویم با پیشرفت طب و تغذیه مدرن که با توقف طب سنتی که برگرفته از صله رحم طبیعت است همراه شد و این دسیسه دشمنان بشریت بوده و هست  هرچند طب سنتی در حال احیا شدن است لیکن صد سال دوری چقدر ضربه زده و میزند . رشد بدون مرز جامعه صنعتی از مصادیق عدم ادراک این فهم است که عواقب خطرناک به دنبال دارد . طبیعت حق است و قطع ان به هر اندازه مبارزه با حق است که جاء الحق و زهق الباطل . به امبد روزی که این مفهوم به طور کامل در همه مرزهای جغرافیایی انسانی نهادینه شود در پایان اینکه نتایج ارزشمندی از این مفهوم خارج میشود که هدایت کننده افکار و اعمال بشری است .


  

این مطلب را برای قزوین نوشتم اما شما می توانید بگویید همه ایران .همه حقیقت ارزشهای درونی اجتماع باید در عرصه طبیعت متجلی گردد ببینید باطن ما از چه منابعی تغذیه می کند "برحمتک التی وسعت کل شی "گوشه ای از کار است ـ باطنی که برجانش این حقیقت سبز گردد چه اثری باید در عالم ظهور ارائه دهد . او بدون تکرار از حالی به حال دیگر میکند دلهای اقبال کننده به سویش را ، در تفریغ دل هر چه رسد همان تحفه اصلی است ، در شهری مثل قزوین با عارفان و بزرگانش یک سوال مطرح است نسل جدید کجا اثر این مکنونات را ببینند ؟ نه اینکه نیست کم است . دوست داشتیم یک مسجدالنبی کوچک در طراحی جدید شهری وجود داشته باشد ؟ دوست داشتیم درختانی در استان که نمونه اش در کشور کمیاب است اما در زیبایی نمونه هستند به جای توسعه درخت بیگانه کاج در استان این درختهای بومی در جایی که هرروز میلیون ها چشم آن را می بینند ازمرحمتشان بهره مند می شدند ؟ دوست داشتیم یک پل زیبا  بر روی رودخانه های قزوین بود که با حرکت بر روی آن به یاد گذر عمر می افتادیم ؟ دوست داشتیم یک میدان بود در قزوین که به سبک همدلی دورش بسته بود اما درونش بقدری ما را باز میکرد که معماریش ما را به یادستان او می برد ؟ خلاصه به اندازه که نه به گوشه چشمی خود را با لطافت حقیقت ارزشهایمان در طبیعتمان هماهنگ سازیم . عزیزان باور کنید این فضا کار صدزندان را میکند شاید هم بیشتر ... اثر دارد .


  

بهارنزدیک است برای این وقت مبارک باید بهترین برنامه ها را داشته باشیم  بهترین برنامه یاد خداست . کدام یاد ؟

بیزارم از آن کهنه خدایی که می پرستی هرلحظه مرا تازه خدای دیگرستی

 این یاد تورا می سازد و بالا می برد

خوراک روح تو یاد خداست توبا این خوراک  روح چالاکی می یابی البته باید اهل خوردن باشی لذا تفریغ دل از غیر او لازم است و چرا بهار بیشتر برای این حرکت مهیا است چون بهار مزاجش گرم و تر است واین بهترین زمان دراحوالات جسم است تا روح را مدد کند به صعود , این روح چون مدبر مادون خود است نام روح گرفته لذا جسم هم از این میان سهم خود را می برد هر قدر می توانید به مصادیق یاد الهی رجوع کنید یکی از مصادیق دیدار با عالمان حقیقی است عالمانی که ما را به یاد پاکی و عظمت الهی می برند و مطالعه دست خط بزرگان , باد بهاری می پروراند گره گشاست ؛ نوبهار است درآن کوش که خوش دل باشی طوری باش که بجوشی که جوشیدن از اوست وتو به منبع خزانه الهی راه داری و او تو را ازاین خزانه بهره مند می کند توبایست خاطره های مزاحم  را رها سازی صلوات بفرستید , توحید را در همه ذرات الهی ببینید  خدایی کردن خداراببینید خدا با بهار و زمستان با ما حرف می زند با عملش ، حیف است از نصیبی که خدا از خودش به تو داده محروم باشی کسی که به توصیفش نمی رسند که می گویند تعطیل اما این تعطیل با تشبیه برای ما مرز تعادل را فراهم میسازد تا درآن خط با او ساخته شویم بهترین کار تو  خوب ساخته شدن توست تو با معرفت الهی ساخته می شوی میشی مست او . اگر به این سمت بروی مزاحمت های زندگیت کم می شود و اگر جدا شوی تنگ میشی تا برگردی . خواسته من این است که تمام خیر از او به من برسد کسی که بخیل نیست ومی دهد الهم صل علی محمد وال محمد دلیل این دادن است .


  

با توجه به لطفی که دوستان در نشریه سلوک نموده ونام بنده را در لیست اصولگرایان مستقل استان قراردادند ضمن تشکر از ایشان مطالبی در این خصوص لازم دیدم بیان کنم اول اینکه شاخص های اصولگرایی مشخص است واین شاخص ها مارا به سمت قله موفقیت هدایت می کند و عدول ازآن سبب گمراهی است واین اصولگرایی هم در عرصه دینی و هم در عرصه غیر دینی داری یک کارکرد است و اصولگرایی در عرصه غیر دینی به نظر تحققش دشوار تر است موضوع مهمی که در این خصوص وجود دارد کاربردی است که در عرصه اجرایی و برنامه ریزی مامی خواهیم از این اصولگرایی داشته باشیم برخی از مفاهیم وجود دارند که گذر زمان و اندیشه های جدید نمی تواند آن را عوض کند و اتفاق تعویض به معنی آسیب ماهوی آن است که خطرناک است . 

متاسفانه گاه به دلیل خطای ادراکی  کاربرد و رفتاری که از اصولگرایی  انتظار داریم حاصل نمی شود و گاه اصول فرعی ناشناخته ای که وجود داشته ولی ما آن را احساس نکردیم  اکنون دیگر جزء اصول فرعی ما نیست برای نمونه تغییر رخ داده در عرصه علم وتربیت عالم در زمان کنونی یکی از این موارد است که پایه همه پیشرفت هاست به طوریکه حضرت امام (ره)می فرمایند اگر دانشگاه اصلاح شود مملکت اصلاح می شود در این عرصه تربیت عالم جامع نگر که به دامنه علمی آگاهی دارد به عنوان نخبه واقعی در گذشته به عنوان یک اصل وجود داشته لیکن اکنون خبری ازآن نیست که حاصل ان تربیت بزرگان بود هرتجزیه علمی که در حوزه های علمی صورت میگیرد به همان اندازه از بصیرت ودرک واقعی می کاهد که  این اتفاق توسط بیگانگان طی صد سال در کشور رخ داده است اصولگرایی متکی بر منطق، آزادی و استقلال است لیکن این موضوع در عرصه علمی موجود با مفاهیم فوق سازگاری کمتری دارد به طوریکه ما در تولید علم ، ارائه معیار ها و استاندارد ها دارای منطق ، آزادی و استقلال لازم نیستیم لذا احتمال رخ دادن گمراهی ایجاد می شود وقتی مراجع علمی غرب برای توسعه و تایید علم به تنهایی اعتبار پیدا می کنند  راه استقلال علمی دچار گرفتگی می شود وقتی علم آموزی از این مقالات و منابع تغذیه می شودذخیره علمی بدان سمت می رود و در عرصه اکادمیک آزادی علمی ازبین می رود چرا که اصل تولید علم بدون واسطه از منابع مصنوعی از متن کلمات وجودی باید صورت گیرد وقتی باید ونباید های علمی و فصل الخطاب علمی توسط کسانی تعیین می شود که زیر مجموعه شیاطین بزرگ هستند لذا منطق این رفتار زیر سوال می رود کسی که به هواپیمای مسافربری برای اجرای مقاصدش رحم نمیکند حتما در تنظیمات علمی ، معیار ها و استانداردها شیطنت می کند بنابراین در عرصه اصولگرایی رصد رفتار های علمی اهمیت پیدا می کند .علاوه بر اصولگرایی بایست آئین نامه اصولگرایی را هم تمرین کرد این آئین نامه هدفش ادارک واجرای صحیح اصولگرایی است و بایدمواظب انحرافات بود .  اهمیت و سلامت علم به حدی است که علم عزت می اورد و بندگی .


  

 

ادعیه اهلبیت یکی از نشانه های عظمت آنهاست که درآنها بیانات فوق عرشی وجود دارد دربررسی دعای افتتاح دو فرازمهم وجود دارد یکی "اللهمّ انّا نرغب الیک فی دولة کریمة" و دیگری «تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ»  در باب کمال فردی و اجتماعی هرآنچه دعوت به آن شده و پیام تعالوا یعنی بالا بیا بدان خطاب شده خاص انسان کامل و مدینه فاضله نیست دولت کریمه یکی از امال و آرمان های جامعه اسلامی است وظیفه ما دستیابی به شاخصه های آن با توجه به  وسع ماست لذا وقتی می گویند انسان کامل دارای توصیف های الهی است به معنی توقف و ایستادن مانیست باید مراتب را به میزان سعه وجودی طی کنیم و حتی ظرفیت ها رافزایش دهیم لذا در بعد حکومتی نیز باید حرکت و طی مراتب را در نزدیک شدن به دولت کریمه با توجه به مفاهیم ارائه شده عملی نمودیکی از نتایج این دولت فراهم نمودن موجبات عزت مسلمین و ذلت اهل نفاق است برای رسیدن به این عزت یکی از مهمترین شاخصه ها علم است .

یکی از دغدغه های ما در برسی تاریخی از روند توسعه علم در ایران انحرافی است که از سوی دشمنان اسلام در دوران حکومت های اخیر سلطنتی رخ داده و متاسفانه تاکنون امکان اصلاح کامل این انحرافات وجود نداشته و در صورت عدم اصلاح این انحرافات ان عزتی که از علم بر جامعه اسلامی مترتب است محقق نخواهد شد .این انحرافات در فرایند های  علم از  تولید ،آموزش ، توسعه ، انتقال و استفاده از علم و عالم است .  که مصادیقی از ان به شرح ذیل است :

1- در طول تاریخ بعد از اسلام در ایران تولید علم به شیوه استفاده از معارف قرآنی که می فرماید ما نظام آفرینش را براساس اندازه معلوم آفریدیم با اقتباس از علم خام  واحکامی است که در طبیعت وجود دارد استوار بود و ما دارای دانشمندان سر آمد در علوم محض بودیم و به تولید و توسعه علوم محض مانند فیزیک ، هندسه ، ریاضی و ... می پرداختیم که با تغییر ساختار اموزشی و شیوه علم اموزی و عدم توجه لازم به مدل های طبیعی این فرایند دچار اختلال شد و رشد علوم محض درایران دچار رکود واثر این رکود ایجاد ضعف در علوم کاربردی است که رسالت ارائه خدمات علمی به جامعه رادارد .

2- تربیت علامه ها و ذوفنون ها در ایران نیز به رکود نهاد به دلیل اینکه  اصل تخصص گرائی به جای ذوفنونی قرارداده شد یکی از ریشه های این انحراف عدم شناخت نفس انسانی و ظرفیت های آن است به طوریکه کسی که قوت نفس انسان را بداند اورا محدود به تخصص گرائی نمی کند . یکی از مشکلات خلاء رجل های علمی این است که به سبب آن خلاء رجل های اقتصادی و اجتماعی و... بوجود می آید و کسانی که تئورسین می شوند با علم ناقص (تخصصی) در ارتباط با موضوعات جامع اظهار نظر     می کنند و احتمال گمراهی زیاد می شود 

3- علم وقتی عزت می دهد که علم باشد نه فرمایش دشمن در لباس علم

4- این انحرافات علمی سبب مهجور ماندن ذخایر علمی قدیمی ما مانند طب سنتی و ... و رشد و نمو علوم غربی شده که در راستای خواسته های  دشمنان اسلام حرکت می کند

ما می توانیم با تغییر سیستم آموزشی به سمت تولید علوم محض و تبدیل آن به علوم کاربردی و نخبه پروری با ماهیت ذوفنونی و ایجاد سیستم فیلترینگ برای علوم غربی (بومی سازی و عدم اتکا به مراجع علمی جهانی )و همچنین استفاده از ذخایر علمی قدما از این انحرافات یکاهیم

 

 


  
+ با سلام خدمت دوستان عزیز : درمورد معیارهای مهریه می خواستم نظرتون رو بدونم ،درمورد میزان مهریه ، نوع و نحوه پرداخت آن واگر شما بخواهید ازدواج کنید یا اطرافیان تان بخواهند ازدواج کنند از طرف دختر و پسر چه نظراتی درخصوص مهریه داشتید چه قدر دراین زمینه باید دنباله رو عرف بود و چه قدر باید عاقلانه و براساس توصیه های دینی عمل کرد ؟ اگر طرف شما نظر مخالف شما را داشت شما چگونه ان را تعدیل می کردید ؟




+ با سلام به رسم همه زائران عتبات عالیات از دوستان پارسی بلاگی خداحافظی می کنم هر پیامی که دوست دارید بگذارید اگه مطلبی بفرمائید که دراین سفر ازآن استفاده کنم ممنون میشم




+ سلام دوستان ، به نظر شما هوادار ها به تشویق فرهاد مجیدی ادامه بدهند یا نه ؟




+ در مورد طب سنتی هرچه می دانید بنویسید ؟


+ اگر در بحران قراربگیرید برای خروج از آن چه می کنید ؟ در بحران چطور می توان بهترین مدیریت را داشت ؟


+ گاهی وقتها برای رسیدن به یک موضوع یا مطلب و اثبات شما موضوع را تصور و تصدیق میکنید این کار منطقی است اما یک پله بالاتر شما مشاهده می کنید کشف می کنید می گویید تو را به تو شناختم اینجا بحث تصور وتصدیق نیست و آفتاب امد دلیل آفتاب گو می شویدکه بالاتر از یک یافته منطقی است و ارزش بیشتری دارد








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ