همیشه قسمتی از موفقیتهای زندگی از دعا کردن ناشی می شود.
وظیفه ما به قول حافظ دعا کردن است وبس در پی شدن یا نشدن نباش اما دعا کردن سهمی از قضا برای ما ست که قابلیت تغییر را دارد .
لذا نبایست این سهم را نادیده بگیریم .
موضوع مربوط به دعا و قضا وقدر از موضوعات پیچیده است .
توبندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود صفت بنده پروری داند
وممکن است دعا کردن در جایی که شما در مراتب بالای طهارت به سر می برید خود نوعی حجاب شود. که مربوط به اهل سلوک است.
ممکن است که شما هیج دعایی نکنید اما خواسته های شما اجابت گردد. لذا خواسته خداوند محقق می شود بی آنکه ما دعایی کرده باشیم .ضمن اینکه دعا کردن بی فایده نیست وحتما پاسخ خواهد داشت حتی اگر مغایر با خواست خداوند باشد .
اما خداوند اگر این دعابا خواستش وحکمتش مغایرت داشته باشد در وقتی دیگر وبه صورتی دیگر آن را مستجاب می کند. موضوعی که هست این است که ما صلاح خود را همیشه نمی توانیم درست تشخیص دهیم .
وبایست نسبت به خداوند حسن ظن داشت .
ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا وترحمنا لنکونن من الخاسرین
واگر خواهان آن هستیم که وضعیتمان بهتر شود بایست شکر و کردار بایسته را بدان بیفزاییم .
لاحول ولا قوه الا بالله انشاالله روزی درک وقلب ما باشد.اینجا مطالبی وجود دارد که رسیدن به آن از هرآنچه گویی خوش تر است.