در عرفان و تاریخچه آن از اولیا سخن از افراد گوناگون بسیار رفته است .
اما ماجرای حسین بن علی از ابعاد گوناگون متمایز ترین شخصیت تاریخ است .
قال رسول الله (ص):
إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً
برای شهادت حسین علیه السلام حرارت و گرمائی در دلهای مومنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود.
حسین بن علی را تنها کسی می شناسد که ادراک اش را داشته باشد واین ادراک مستلزم طهارتی دیگر است وبه موجب شناخت این ادراک ،بتواند بفهمد که چرا حسین را ه کربلا را بر کعبه برگزید.
بیماری دل در شفا خانه او دوا وشفا می یابد ودل از احساس ویاد چنین انسانی خنک می شود. مصیبت او اندوه عالم را از یاد می برد که مصیبت او را هیچ بنی آدمی ندیده ونخواهد دید.
معنی عشق با حسین شناخته می شود ودل و دیده از او به حرکت در می آید.
در رهت ای شاهد زیبای من شمع صفت سوخت سرا پای من
بارهمه بی معرفتی هایی که در عالم می بینیم بر درب خانه او به زمین می گذاریم .
انصافا حسین دل را سبک میکند.
بالله اگر تشنه ام آبم تویی بحر من و موج وحبابم تویی
معلمی است که از او یاد می گیریم که دل را چگونه از یاد غیر دوست تخلیه کنیم .
با حسین دل آب دار می شود .
رفت دلم در هوس روی تو بر سر نی رهسپر کوی تو
در این راه بی پایان ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه.