نگرش انسانها در ارتباط با شناخت پدیده ها با درک موضوعات اساسی ارتقاء می یابد . موضوعات اساسی مادر اند که بقیه فرزندان محسوب می شوند . یکی از فواید این ارتقاء آسان تر شدن انجام کار به خاطر بهبود نگرش و درک است که توانایی را افزایش می دهد . هر موضوعی هم قواعد خاصی دارد یکی از قاعده ها درپیشرفت که مایه پشتکار است عشق است . باید باعشق وارد شد . هرقسمت از موضوع که به میل اصابت می کند باید نقطه شروع باشد کمی شعله همه جا را به آتش می کشد .
انسان چون برخی از کارهایش به صورت فردی قابل انجام نبود اقدام به ایجاد سازمان کرد .یکی از مهم ترین موضوعات سازمانی ، ساختار سازمان است که به شناخت سازمان در نحوه انجام فعالیتهایش کمک می کند . ما برای تحقق و اجرای اهداف به ساختار متوسل می شویم وساختار را با شرایط تنظیم می کنیم . ساختار باید متناسب با اهداف و منابع سازمانی باشد .
این سازمان ها وقتی در اجتماع مورد مطالعه قرارگیرند با عبارت سیستم های اجتماعی تعریف می شوند این سازمان ها گاه دارای یک هدف هستند که هدف شان گوشه ای از یک هدف بزرگتر را تامین می کند .
اگر ما در یکی از این هزار سازمانی که موجود هست فعالیت کنیم یا اصلا فقط به لحاظ زندگی اجتماعی با آن ارتباط داریم برای اینکه بتوانیم درارتباط با محیط پیرامونی خود تصمیمات اثربخش و کارایی بگیریم ضرورت دارد این سازمان ها را بشناسیم
یکی از موضوعاتی که شناخت سریع نسبت به سازمان ها به ما می دهد بحث ساختار سازمانی است بخصوص ساختارهایی که منشا قانونی دارند چون برخی از ساختار ها وجود دارند لیکن به دلیل اینکه آثار حقوقی برعملکرد آنها مترتب نیست لذا از لحاظ استناد کیفیت لازم را ندارند .
چون ساختار بسیاری ازسازمان ها منشا قانونی دارند لذا مطالعه قوانین کمک بسیاری در این خصوص می کنند تعاریفی هم که درحقوق اساسی و حقوق اداری شده هم از لحاظ تفکر منطقی ارتباطات وهم از لحاظ شناخت حقوقی در این زمینه قابل تامل اند . در کنار آن نمودار سازمانی توصیه می شود .