امروزه که برخی از کشورهای دنیا که خود را توسعه یافته می پندارند وما را در حال توسعه معمولا توجهی به معیار خانواده پویا وزنده در این عنوان نمی کنند چرا که توسعه آنها منجر به سقوط خانواده شده و حتی در برخی از موارد سبب نابودی این جایگاه مقدس و سازنده بوده است الیته منظور ما همان پیشرفت است که در قران به تعالوا یعنی بالا بیاییداشاره شده است .
با موفقیت خانواده هم جامعه ساخته می شود و هم محیطی برای رشد افراد خود خانواده فراهم میگردد . راستی این چه توسعه وپیشرفتی است که معانی عاطفی در آن در حال نابودی است ومرد وزن در حال جابه جایی نقش های خود هستند. موانع این موفقیت کدام است ؟
یکی از دلایلی که خانواده موفق عمل می کند عمل افراد درآن مطابق با طبیعت آنهاست که از طرف خالق وضع شده است .خانواده از یک طرفی دارای کارکرد عاطفی است یعنی باید محبت و صفا درآن جریان داشته باشد از طرف دیگر ماهیت اداره کردن دارد که این اداره کردن دارای اصول خاصی است که می بایست به آن توجه خاصی نمود . که یکی از این اصول وجود یک رهبر در راس آن است . «الرجال قوامون علی النساء»1
آنجا که بحث اداره کردن پیش می آید اگر تدابیر دوتا باشند آغاز فتنه و اختلاف فراهم می شود لذا خداوند اینجا مردان را بر زنان برتری می دهد . الیته مدیریت مشارکتی در خانواده اسلامی وجود دارد و پیشنهاد و مشورت پذیری هست واگر به یک تدبیر ختم شود که مانعی نیست اما درجایی که ضرورت فصل الخطاب باشد با رعایت انصاف این حق مرد هست که باید در امر اداره مردی کند و مردی همان عمل شایسته و بایسته است .
لذا در روایات اطاعت خطاب به زن است و موافقت خطاب به مرد تا این دو بتوانند به سعادت در کنار یکدیگر دست یابند . ولی این قدر با واژه ها بازی می شود که تصور ات در این زمینه نوسان می کند .
متاسفانه درجامعه امروزی عبارت مردسالاری را به کار می برند که واژه نادرستی است که بوی فساد می دهد زیرا در اداره کردن هم خانواده را بدون فصل الخطاب می گذارد چون نباید مرد فصل الخطاب باشد وهم موجب فساد و هرج ومرج می شود چون کسی در راس نیست هم زنان را به وسوسه حاکمیت در این زمینه می اندازد که جایگاه طبیعی آنها نیست . از طرف دیگر مردانی که به کنار زده می شوند به مرور از توانمندی های مردانگی شان کاسته می شود وزن نیز از کارکرد عاطفی اش کاسته می شود چون تکیه گاهش را نامطمئن می بیند وعدم اطمینان زمینه ساز خاموشی عواطف است . درآخر اینکه با وجود اصولی مانند تعاون ، تقوی ، نیکی و انصاف مرد وزن می تواننند مانع ایجاد آفات در عملکرد خود شوند تا مردان نیز در حاکمیت خود دچار غرور نشوند . به عنوان یک نمونه چه بسیار مردانی که در این وضعیت اقتصادی باید زیر بار بدهی های کلان بروند چون خانم ناراحت می شود و میروند .... بسیاری از صله رحم ها قطع می شود چون مبل مون قدیمی شده و.....لذا سبک زندگی تغییر می کند . و مرد از نفس می افتد ....اینجا به بانوی پیامبر گرامی اشاره می کنیم که در طول عمر شان هیچ درخواستی از حضرت رسول نداشتند .... این قضیه در تفسیر و تعبیر می تواند انحراف داشته باشد اما در عمل هرخانواده ای می تواند به خروجی خود نگاه کند تا ببیند درنفس مردش ، بوی مردی می اید یاخیر .... مردش شجاعت دارد یا خیر .... میشود به او تکیه کرد یا خیر.... که اگر پاسخ منفی باشد قسمتی از موضوع به نقش زن بر میگردد و قسمتی به همت آفا ....
1-«القوام من القیام و هو اداره المعاش; یعنی , (قوام) مشتق شده از (قیام) و آن به معنای اداره امور زندگی است». (تفسیر المیزان , ج 4, ص 215)