از یک طرف باید به دنبال تعادل های اقتصادی بود که عدم تعادل درایستگاههای عرضه وتقاضا اتوبوس اقتصاد را واژگون میکند از طرف دیگر تعادل های اقتصادی بدون توجه به رشد اقتصادی دوام نخواهند داشت رشد اقتصادی ایجاد تعادل های اقتصادی بدون استفاده از ابزارهای وادارکننده است که با بهبود تولید وتوزیع مجدد ثروت حاصل میشود .رکود , تورم و عدالت اجتماعی سه فاکتور اساسی , در موضوع رشد وتعادل در اقتصاداسلامی است برای ارزیابی در اقتصاد نگاه منهای پول همیشه ملاک است چون پول در ارزیابیها بواسطه حضور تورم نشان دهنده واقعیت اقتصادی جامعه اقتصادی نیست بخاط همین در اقتصاد با وجود پول از مقایسه کالاها برای بررسی تغییرات استفاده میشود حالا سوال اساسی این است نکته کلیدی رشد اقتصادی ما چیست ؟ ببینید اشتباهی که ما در رابطه با موضوعات گوناگون داریم این است که رشد اقتصادی در اسلام به معنی افزایش صرف تولید ملی نیست . اقتصاد در اسلام به معنی میانه روی است . این میانه روی یعنی اینکه ما باید در حد متعادل از نیاز ها تولید را به پیش ببریم و تولیدی را توسعه دهیم که منابع کشور راتمام نکند و همه انرژی به ساخت ظاهری اجتماعی محدود نشود و به افراط نرود و ساخت باطنی اجتماع را هم گسترش دهد که محصول آن انسان است و جامعه انسانی است که متعادل و میانه روست .اینجا به تولید ناب میرسیم در تولید ناب منابع کشور حفظ میشود و جامعه انسانی تشکیل میگردد که اساس آن علم ناب است . در خصوص روش تولید علم در ایران و گسترش علم ناب مطلب بسیار است فقط در این قسمت اهمیت ان را بیان میکنم که یک خط علم ناب به خون دلها حاصل میشود که دانشمندان واقعی ان را میسازند و نتیجه آن را در گذشته در کتب خطی و امروز در خزائن علمی کشور ذخیره میکنند به کمک دانشمندانی که تولید کننده علم ناب اند شاید به این برسیم که سیره دانشمندان علمی کشور چون شیخ بهایی , خواجه نصیر الدین طوسی و ابن سینا ها را درکشور تکرار کنیم و حالا وقت آن است ودر آخر اینکه در این میان اگر تحریم در کشور ما نبود همین الان اوضاع اقتصادی ایران با ثبات ترپیش می رفت و در این ثبات به دلیل فراهم شدن شرایط تولید رشد اقتصادی هم بهتر می شد البته این تحریم فرصتی شده تا به تقویت استقلال اقتصاد خویش بپردازیم . تا حتی در شرایط بحرانی زیر پایمان محکم باشد .