این مطلب را برای قزوین نوشتم اما شما می توانید بگویید همه ایران .همه حقیقت ارزشهای درونی اجتماع باید در عرصه طبیعت متجلی گردد ببینید باطن ما از چه منابعی تغذیه می کند "برحمتک التی وسعت کل شی "گوشه ای از کار است ـ باطنی که برجانش این حقیقت سبز گردد چه اثری باید در عالم ظهور ارائه دهد . او بدون تکرار از حالی به حال دیگر میکند دلهای اقبال کننده به سویش را ، در تفریغ دل هر چه رسد همان تحفه اصلی است ، در شهری مثل قزوین با عارفان و بزرگانش یک سوال مطرح است نسل جدید کجا اثر این مکنونات را ببینند ؟ نه اینکه نیست کم است . دوست داشتیم یک مسجدالنبی کوچک در طراحی جدید شهری وجود داشته باشد ؟ دوست داشتیم درختانی در استان که نمونه اش در کشور کمیاب است اما در زیبایی نمونه هستند به جای توسعه درخت بیگانه کاج در استان این درختهای بومی در جایی که هرروز میلیون ها چشم آن را می بینند ازمرحمتشان بهره مند می شدند ؟ دوست داشتیم یک پل زیبا بر روی رودخانه های قزوین بود که با حرکت بر روی آن به یاد گذر عمر می افتادیم ؟ دوست داشتیم یک میدان بود در قزوین که به سبک همدلی دورش بسته بود اما درونش بقدری ما را باز میکرد که معماریش ما را به یادستان او می برد ؟ خلاصه به اندازه که نه به گوشه چشمی خود را با لطافت حقیقت ارزشهایمان در طبیعتمان هماهنگ سازیم . عزیزان باور کنید این فضا کار صدزندان را میکند شاید هم بیشتر ... اثر دارد .