در کنار کارهایی که برای آبادی دنیای خود می کنیم مباحث مربوط به نهایت آرزوی بزرگان فراموش نشود .که لقای الهی است .وقتی گفت وجود تو گناهی است که هیچ گناهی قابل مقایسه با آن نیست اشاره به این دارد که او وجودی نا محدود است .و تو با وجود خودت حد می گذاری گفت او از اول در نداشت ما در گذاشتیم و بدی گمان ما این در بود .اگر عبادات عالم بر عارف باشد مغرورنمی گردد .ویاس از گناهان نیز او را فرا نمیگیرد .یک لحظه غفلت از خود تو را از قافله باز می دارد .قافله حضور ونور .
گرچه وصالش نه به کوشش دهند هر قدر ای دل که توانی بکوش
نم نم بروی بهتر است تا با شتاب که التانی من الرحمان .رسیدن به فنا ونیستی کار می خواهد .
یک لحظه وصال او زعمر جاودان می ارزد .اگر تا ابد پشت در باشی چه فایده ؟بشکن سبوی باده را
یک نویسنده گفت :بسیار زحمت رفت تا این تریبت حاصل گردید که جواب هر کسی را نباید داد .وچه قدر زحمت باید برود تا این فنا حاصل گردد.تا از خلق نگذری به خالق نرسی .دل به اقبال سوی او دار ودر اقبال میل است و اگر نداری به اندیشه در معرفت او آن را کسب کن و به بسیار او را حاضر دانستن و ذکر کردن از تفرقه رهایی پیدا کن .که زیاد او را یاد کردن از فایده دور نیست .باشد که باز بینیم دیدار آشنا را .واما مزد تو زنده شدن تو باشد .وزحمت بسیار باید برود .که تکمیل کار دنیا و آخرت بدان است.