سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 52
کل بازدید : 487384
کل یادداشتها ها : 183
خبر مایه


تقسیم بندی فلسفه نزد ارسطو به دو شاخه فلسفه نظری و فلسفه عملی یکی از نخستین و در

عین حال دقیق ترین تقسیم بندی ها درخصوص فلسفه است.

 چنین تقسیم بندی مقدمه ای شد تا پیروان او در حوزه فلسفه اسلامی تقسیم بندی مشابهی

درباره عقل و شاخه های آن کنند. عقل یکی از جواهر پنجگانه محسوب می شود که مجرد از ماده بوده و تجرد آن هم برحسب ذات و هم به حسب عقل است.

عقل از دو جنبه مورد برسی واقع می شود:

 1- عقل نظری یا قوه عالمه که مبدا دریافت است و از عالم بالا منفعل می شود.

 2- عقل عملی که مبدا فعل و منشا افعال گوناگون است.

 لازم به ذکر است که عقل عملی متکی به عقل نظری است. برای بررسی دقیق تر این تقسیم بندی

به تعریف ابن سینا ازاین دو جنبه در کتاب شفا توجه می کنیم که می نویسد: "قوه نخستین نفس

آدمی به نظر نسبت داده شده و عقل نظری خوانده می شود و قوه دومین به عمل نسبت داده می

شود و عقل عملی نام دارد کار آن واجب و ممتنع و کار این قبیح و جمیل و مباح است. "حال عقل

نظری خود بر چهار قسم است: هیولانی ، ملکه ، بالفعل ، مستفاد. هدف از چنین تقسیم بندی بدین

منظور است که ابن سینا می خواهد نشان دهد چگونه نفس ما به وسیله عقل نظری به مبادی علوم

و درک معقولات نائل می شود و برای این منظور برای عقل نظری چهار مرتبه قائل می شود. عقل

هیولانی نخستین مرتبه از مراتب چهار گانه عقل نظری ، عقل هیولانی است. در این مرتبه عقل

قابلیت پذیرش هر معقولی و در اصل معقولات نخستین را دارد. به عبارت دیگر عقل در این مرتبه

قابلیت محض است. وجه تسمیه به عقل هیولانی نیز چنین است که چون هیولای نخستین که به

ذات خود فاقد صورت است عقل نیز به هیولای نخستین تشبیه شده است. عقل بالملکه در این مرتبه

خروج از قابلیت صرف صورت گرفته و عقل با دریافت معقولات نخستین ، برای حصول معقولات ثانوی

مهیا می شود. برای مثال می توان از استعداد امی برای نویسندگی در این باره استفاده کرد. وجه

تسمیه این مرتبه نیز چنین است که معقولات دوم در نفس ملکه شده است. نکته قابل توجه این که

این مرتبه ، تمام مراحلی را که انسان درصدد فراگرفتن علوم است در برمی گیرد. عقل بالفعل در این

مرتبه عقل از معقولات نخستین کمک گرفته و معقولات ثانوی را که اکتسابی هستند حاصل می کند و

آن گاه این معلومات در نفس انسان ذخیره می شود. علت نامیدن این مرحله به عقل بالفعل به این

دلیل است که معقولات دوم بالفعل در آن موجودند و حاجتی به اکتساب مجدد آنها نیست. عقل

مستفاد مرحله چهارم از مراتب چهارگانه عقل ، عقل مستفاد است. در این مرتبه نفس آدمی از

مرحله قوه به فعل عبور کرده و خود کمال و حصول معقولات ثانوی است و نفس آنها را بالفعل درمی

یابد. وجه تسمیه این مرتبه نیز چنین است که نفس این علوم را از طریق عقلی بیرون از نفس آدمی

کسب می کند که عقل فعال نامیده می شود. عقل فعال سیر تکاملی عقل از عقل هیولانی تا عقل

مستفاد بر اثر فیض عقل فعال است. قوه ای که خارج از هستی آدمی است و نفس آدمی را از مراحل

چهار گانه عقل نظری گذرانده و از نقص به کمال هدایت می کند. چنان که ابن سینا در نمط سوم

چنین می آورد: «الذی یخرج من الملکه الی الفعل التام و من الهیولانی ایضا الی الملکه فهو العقل

الفعال». پیرامون عقل فعال و جایگاه آن بحثهای بسیاری شده است. نخستین بار عقل فعال (active

intellect) توسط ارسطو مطرح شد.

 ارسطو در کتاب درباره نفس چنین می نویسد: "این عقل چون ذاتا بالفعل است مفارق و فناناپذیر و

نامخلوط است ؛ زیرا فاعل همواره ارجمندتر از منفعل است... اما عقل چنین نیست که گاهی

بیندیشد و گاهی نیندیشد. فقط وقتی مفارق شد، همان است که بالذات هست و تنها این است که

فناناپذیر ازلی و ابدی است. مع ذلک ما به یاد نمی آوریم ، زیرا عقل فعال نامنفعل است اما عقل

منفعل فسادپذیر است و بدون عقل فعال هیچ چیز نمی اندیشد". اما از دیدگاه کاپلستن ، نظریه دقیق

ارسطو درباره عقل فعال معلوم نیست. نوسباوم نیز عقل فعال را جنبه ای از عقل می داند که اندیشه

را می سازد. غیرجسمانی مفارق یا جدایی پذیر از جسم موجود زنده است. به تعبیری می توان گفت

نسبت عقل فعال به معقولات همانند نسبت نور به مبصرات است ؛ یعنی عقل فعال معقول را قابل

ادراک شدن می سازد. هرچند بعدها کسانی همچون اسکندر افرودیسی و ابن رشد عقل فعال را با

خدا یکی گرفتند اما مسلما این نگرش با دیدگاه ارسطو سازگار نخواهد بود. اهمیت عقل فعال که با

تعبیری همچون عقل دهم یا واهب الصور نیز بیان می شود نزد جهان شناسی ابن سینا آشکار می

شود. طرح جهان شناسی او مشتمل بر عقول عشره و نفوس فلکی است که در یک سلسله طولی

از عقل اول که بر اثر فیض از واحد نشات گرفته شروع و به عقل دهم که علت وجودی نفوس بشری و

واهب الصور است ختم می شود. هرچند یقینا این نظریه از ارسطو به عاریت گرفته شده اما بسط و

گسترش آن را نزد فیلسوفان اسلامی بالاخص ابن سینا نمی توان نادیده گرفت. حال به خلاصه آنچه

در این مقاله ذکر شده می پردازیم:

 1- هدف از تقسیم بندی مراتب چهارگانه عقل نظری بیان چگونگی

حصول علوم و درک معقولات توسط نفس است.

 2- عقل نظری در نزد حکمت مشائ در سیر تکاملی از عقل هیولانی تا عقل مستفاد و به تعبیری از

قوه محض به فعلیت محض حرکت می کند.

 3- بررسی مراتب عقل نظری مستلزم توجه به بحث قوه و فعل است.

 4- از طریق عقل فعال مراتب چهارگانه عقل نظری تحقق پیدا می کند.


+ با سلام خدمت دوستان عزیز : درمورد معیارهای مهریه می خواستم نظرتون رو بدونم ،درمورد میزان مهریه ، نوع و نحوه پرداخت آن واگر شما بخواهید ازدواج کنید یا اطرافیان تان بخواهند ازدواج کنند از طرف دختر و پسر چه نظراتی درخصوص مهریه داشتید چه قدر دراین زمینه باید دنباله رو عرف بود و چه قدر باید عاقلانه و براساس توصیه های دینی عمل کرد ؟ اگر طرف شما نظر مخالف شما را داشت شما چگونه ان را تعدیل می کردید ؟




+ با سلام به رسم همه زائران عتبات عالیات از دوستان پارسی بلاگی خداحافظی می کنم هر پیامی که دوست دارید بگذارید اگه مطلبی بفرمائید که دراین سفر ازآن استفاده کنم ممنون میشم




+ سلام دوستان ، به نظر شما هوادار ها به تشویق فرهاد مجیدی ادامه بدهند یا نه ؟




+ در مورد طب سنتی هرچه می دانید بنویسید ؟


+ اگر در بحران قراربگیرید برای خروج از آن چه می کنید ؟ در بحران چطور می توان بهترین مدیریت را داشت ؟


+ گاهی وقتها برای رسیدن به یک موضوع یا مطلب و اثبات شما موضوع را تصور و تصدیق میکنید این کار منطقی است اما یک پله بالاتر شما مشاهده می کنید کشف می کنید می گویید تو را به تو شناختم اینجا بحث تصور وتصدیق نیست و آفتاب امد دلیل آفتاب گو می شویدکه بالاتر از یک یافته منطقی است و ارزش بیشتری دارد








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ